ماشین های ژاپنی

میخوام راجع به ماشینهای ژاپنی بگم.اصولا داستان از این قراره که وقتی اسم این ماشینها رو میگیم  قلب هیچ کس حتی  RPM 1 هم تند تر نمیزنه .چون اینا هرگز ماشینهای داغی نبودند. ولی بهشون میشه گفت ماشینهای خوب یا مثلا خیلی خوب.این وسط چیزی که میشه گفت اینه که  ماشینهای ژاپنی خیلی به خود ژاپنیها شبیه.قابل اعتماد و مطمئن بدون هیجان و خسته کننده.

همیشه به این ژاپنیها یه نگاه خاصی داشتم.نمیدونم چرا ولی احساس میکنم خنگترین موجودات کره زمین یا تو این مایه ها باشن.شاید هم نباشن(یکی مونده به خنگترین!)عوضش آخر وجدانن.به علاوش اگه به یه چی کلید کنن تا تهش میرن.اگر هم نتونستن، خودشون رو به لقا الله میرسونن.در ضمن هیچ ملتی مثل اینا اینجوری دغدغه ملی نداره.دقیقا بر عکس ماها.بگذریم.برگردیم ۸۰-۷۰ سال پیش.ژاپنیها دیدن که خارجیها دارن تند تند ماشین میسازن و سوارش میشن.احتمالا" کلی حسودیشون شد.گفتن « اگه اونها ماشین میسازن چرا ما نسازیم.ما میسازیم.»(جمله آخر رو ۴۰-۳۰تا ژاپنی استخونی بد رنگ که دور کله شون رو دستمال بسته بودن و یه چوب بی ربط هم دستشون بود با صدای بلند گفتند! دقیقا کپی کارتونهای احمقانه شون) همون که گفتم کلید کردن که بهترین ماشینهای دنیا رو بسازن و ساختند.نمیدونم شنیدین یا نه.حوالی دهه ۵۰ قرار شد تویوتا بهترین ماشینش رو برای نمایش و بعد و هم فروش عمده وارد خاک آمریکا کنه .ماشین رو از کشتی پیاده کردن.گفتن بقیه راه تا نمایشگاه رو خودش میره.وسط راه تا نمایشگاه ماشینه قاط زد و سربالایی کم آورد.چون اساسا در کشور ژاپن چیزی به نام  شیب وجود نداره.حالا این سیستم میخواست تو آمریکا با اون ماشینهای گردن کلفت رقابت کنه.اون موقع ماشیناشون فقط بدرد خانم کایو و اجین میخورد.تازه اونم نمیخورد.البته این داستانا سالهاست که تموم شده.شما تو صفحه اصلی یاهو روی قسمت AUTOS کلیک کنید و ماشینها رو سرچ کنید.ژاپنیها بی رحمانه تمام سنگرهارو یکی یکی فتح کردن.هیچ رده و کلاسی نیست که ژاپنیها یک نماینده شاخص نداشته باشند.باور کنید حتی فراری از دست اینا در امون نیست.حالا توضیح میدم.شاید بشه گفت اواخر دهه هفتاد دیگه دستشون اومد که چجوری میشه یه ماشین ساخت.نمونش همین تویوتا کارینا و گالانت حدود سال ۷۹-۷۸ بود.ویژگی اینها عبارت بودند از موتور نرم و کم صدا گیربکس عالی(کمتر ماشینی مثل اون کارینا اینجوری راحت دنده میخوره) فنر بندی نرم و فرمون راننده پسند به علاوه فضای داخل هرچند کوچک اما صمیمی و بالاخره عمر تموم نشدنی.داشتن کولر هم یه پارامتر مهم بود.دارم دفتر مهندسی تویوتا رو بعد از طراحی کارینا تو ذهنم تصور میکنم.۴ تا مهندس ۱۶۰ سانتی که چشمای دوتاشون زیاد هم متقارن نبود پریدن تو بغل هم:«ما بزودی خوشبخت میشیم!!» به خدا خوشبخت شدند.همین تازگیها شنیدیم که تویوتا در تیراژ  فورد رو هم گرفت .پس فردا تو خبرها میاد که تویوتا جنرال موتورز رو که خودش ۹-۸ تا کمپانی هست به زیر کشیده و به تنهایی به عنوان بزرگترین تولید کننده خودرو در جهان مطرح میشه.من نمیدونم ژاپنیها تو برنج و تربچه شون چی میریزن که اینجوری برخورد میکنن. فقط میدونم که از همون اول سرشون رو انداختند پایین فقط کار کار کار .یک هدف هم بیشتر  نداشتند:«ما باید بهترین باشیم».الان تقریبا ۱۴ ساله که با کیفیت ترین ماشین دنیا یک تویوتا هست.آدم میمونه تو کار اینا .هر کار خواستن کردن.در حقیقت باید بگم امروزه روز هر چهار چرخه ای که از اون سمت دنیا میاد تو بازار موفقه و خوب میفروشه. چون پشت سر این محصول فکر شده.حالا میخوام سریع ۵-۴ تا از موفق ترین ماشینهای ژاپنی رو اینجا اسم ببرم.مهم نیست که ژاپنیها ۵۰-۴۰ سال پیش از پس ساخت یه چرخ خیاطی هم بر نمیومدن .مهم اینه که امروز هر جا از نامی از لکسس آکیورا یا اینفینیتی برده  میشه با احترام از اینها یاد میشه.میخوام اراده یک ملت رو بگم که چه کردند با خودشون و جهان اطرافشون

ادامه مقاله قبل

CL65 با وزن 2220 کیلو گرمی خود از لحاظ سیستم ترمز نیز بهینه سازی شده و از دیسک های پره ای و سوراخ دار با قطر 390 میلی متری در جلو و 348 میلی متری در عقب بهره می برد .

کالیپرهای مورد استفاده در جلو از نوع ثابت و هشت پیستونی و در عقب چهار پیستونی هستند . سیستم کنترل کننده ی (Active body roll control) که وظیفه آن کنترل میزان متمایل شدن اتاق خودرو به سمت خارج پیچ است ، در این مدل نسبت به وزن حساس بوده تا بتواند با در نظر گرفتن تعداد سرنشینان یا بار حمل شده به بهترین نحو عمل کند .

رینگ های 19 اینچی این خودرو در جلو مجهز به لاستیک هایZR/40/24519 و در عقب  ZR/35/27519 است . تفاوت ظاهری CL65 با کوپه CL معمولی چندان محسوس نیست و عبارت است از ، ورودی های هوای بزرگ تر روی سپر جلو ، رکاب هایی متفاوت ولبه کوچک روی درب صندوق عقب . سپر عقب نیز با توجه به وضعیت قرار گرفتن خروجی های مجزای اگزوز در دو طرف تغییر یافته است .

در داخل خودرو نیز صندلی ها تا حدی اسپرت تر شده و علاوه بر اهرم اتوماتیک معمولی می توان با استفاده از دکمه های روی غربیلک فرمان ، دنده را کم و یا زیاد کرد . سرعت سنج نیز تا 360 کیلومتر در ساعت مدرج شده ، هرچند که سرعت این خودرو نیز مثل دیگر انواع مرسدس بنز و AMG در حد 250 کیلومتر در ساعت به طور الکترونیکی محدود شده است .

مالکان CL65 در صورت تمایل می توانند با تعویض محدود کننده الکترونیکی ،حداکثر سرعت را به 300 کیلومتر در ساعت افزایش دهند .

این خودرو در صورت حذف محدود کننده قادر به دستیابی به 341 کیلومتر در ساعت است ، ولی لاستیک های آن برای چنین سرعتی مناسب نیست .

فشار دادن پدال گاز در واقع مثل دکمه گاز در بازی های کامپیوتری عمل کرده و CL65 به طور باورنکردنی از دیگر خودروها فاصله می گیرد .

این خودرو مانند دیگر خودروها در برابر قوانین فیزیک سر تعظیم فرود آورده و با توجه به ابعاد وزن زیاد ، راننده برای سریع راندن آن به فضای وسیعی نیاز دارد . در صورت خاموش کردن سیستم حفظ پایداری ESP ، بهترین حالت برای سریع طی کردن پیچ ها ، منحرف کردن محور عقب است که البته همراه با دود غلیظ حاصل از هرز گردی چرخ های عقب خواهد بود . با وجود سیستم (Active body Roll Control)ABC فرمان آن در جاده های پرپیچ و خم سریع عمل می کند .

فرمان CL65 نه بیش از اندازه تیز بوده و نه کند می کند ، بلکه واکنش آن متناسب و متعادل بوده و بازی آن در هنگام حرکت در خط مستقیم که همیشه ضعف دیگر مدل های مرسدس بنز بوده حذف شده است . گیر بکس به هنگام کاهش دنده د رهنگام نزدیک شدن به پیچ ها کمی کند عمل کرده و در ضمن تنظیم آن به نحوی است که بای کاهش مصرف سوخت دنده را کمی زودتر از موعد تعویض می کند .

این خودرو در جاده های پرپیچ و خم در برابر خودروهای اسپرت کوچک و سبک وزن مانند میتسوبیشی  LANCER EVOو سوباروIMPREZA شانس زیادی ندارد ، ولی در بزرگ راه ها شتاب گیری آن در دور متوسط خارق العاده است و به سادگی اکثر خودروها را پشت سر می گذارد .